مشاوره تلفني كودك رايگان

بهترين مشاوران ايران ، كودك، خانواده و شغلي

ورزش و كودكان بيش فعال

۲۱ بازديد

كودك بيش فعال و ورزش     

چرا ورزش براي كودك بيش فعال ضروري است؟  

 

همانطور كه مي دانيد يكي از نشانه هاي بيش فعالي در كودك بي قراري است. اگر تا به حال با يك كودك بيش فعال مواجه شده باشيد، حتما متوجه شده ايد كه نمي توانند چند دقيقه سرجايشان بنشينند و دائما توي صندلي شان وول مي خورند    .

طبيعي است كه ورزش كردن راهي براي آزاد كردن اين انرژي هاي نهفته در كودك است و در كنار دارو و رفتار درماني مي تواند به بهبود وضعيت فرزندتان كمك كند علاوه بر اين ورزش كردن كودكان بيش فعال باعث بهبود عدم توجه، تكانش گري و مهارت هاي اجتماعي اين بچه ها خواهد شد    .

كدام ورزش ها براي كودكان بيش فعال توسط كارشناسان توصيه مي شود؟

دوچرخه سواري، شنا و فوتبال جزو ورزش هايي هستند كه متخصصان براي كودكان بيش فعال توصيه مي كنند.

چه ميزان ورزش براي كودك بيش فعال مناسب است؟
۶۰ دقيقه ورزش متوسط تا شديد در تمام روزهاي هفته. جالب است بدانيد كه حتي خارج شدن از خانه و گذراندن چند دقيقه وقت در فضاي باز هم مي تواند كودك بيش فعال را آرام كند. بر اساس مطالعه اي كه به تازگي انجام شده، پياده روي آرام كودكان بيش فعال حتي به مدت بيست دقيقه باعث مي شود كه بتوانند بهتر و بيشتر تمركز داشته باشند و مراقبت از كودك را آسانتر مي كند.

 تاثير ورزش بر مغز كودك بيش فعال 

 

ورزش و فعاليت بدني فقط به تقويت ماهيچه ها كمك نمي كند، بلكه مغز كودك را نيز ورزيده مي كند. وقتي بچه ها ورزش مي كنند مغزشان شروع به ترشح تركيبات شيميايي مي كند كه با آنها انتقال دهنده عصبي گفته مي شود. از جمله اين انتقال دهنده ها مي توان به دوپامين اشاره كرد كه نقش مهمي در افزايش تمركز كودك بيش فعال دارد.
داروهايي كه براي درمان بيش فعالي كودك تجويز مي شود هم دقيقا همين تاثير را داشته و باعث افزايش انتقال دهنده هاي عصبي مي گردند. پس طبيعي است كه با ورزش كردن مي شود علائم بيش فعالي را در كودك كاهش داد يا مهار كرد. خبر خوب ديگر هم اينكه با ورزش كردن مي شود عملكرد و تاثير دارو را بر كودك بيش فعال تقويت كنيد.
محققان معتقدند كه ورزش و فعاليت بدني به چند شيوه مختلف بر مغز كودك بيش فعال اثر مي گذارند:
۱- به نظر مي رسد جريان خوني كه به بخش هاي دخيل در فكر كردن، برنامه ريزي، كنترل هيجانات و رفتار مغز كودك بيش فعال مي رسد، به اندازه كافي نيست، در حاليكه ورزش كردن مي تواند جريان خون به اين بخش هاي مغز را بهبود دهد.
۲- ورزش كردن عروق خوني مغز را تقويت مي كند و در نتيجه باعث بهبود قدرت فكر كردن در كودك بيش فعال مي شود.
۳- ورزش كردن فعاليت بخش هايي از مغز را كه مسئول فكر و تمركز هستند، بهبود مي بخشد.

در پاسخ به اين سوال كه آيا بيش فعالي درماني هم دارد،مي توان توضيح دادكه كودك بيش فعال را حتما بايد به يك روانشناس برد تا حركات اصلاحي را به او آموزش دهد. اينگونه كودكان نياز به توجه و تشويق بيشتري دارند. ما به والدين ياد مي دهيم كه هر وقت كودك بيش فعالشان رفتار آرام و خوبي انجام داد، به او جايزه و پاداش بدهند و كودك را به سمت رفتارهاي آرام و باطمأنينه سوق بدهند. برخلاف تصور برخي از والدين و يا توصيه اطرافيان هرگز نبايد كودكان مبتلا به بيش فعالي را به سمت ورزش هاي خشن و رزمي مثل كاراته و بوكس هدايت كرد.
وي در ادامه افزود:«كنترل بيش از حد كودك بيش فعال، طولاني شدن و عميق تر شدن روند اين بيماري را به دنبال دارد. به همين علت است كه ما به خانواده ها توصيه مي كنيم وقتي كودك بيش فعالي  دارند و فضاي خانه شان هم اجازه نمي دهد كه كودك به اندازه كافي فعاليت داشته باشد، او را بيشتر به پارك و فضاهاي طبيعي ببرند. اين گونه كودكان را بايد به طور منظم به باشگاه هاي ورزشي برد تا بتوانند در روز چند ساعت ورزش كنند و انرژي آنها  تخليه شود.

 

چند نكته كليدي براي تشويق كودكان به ورزش 
 

علاوه بر كاهش علائم بيش فعالي، كودكان از حضور در برنامه هاي روتين ورزشي و انجام فعاليت بدني منفعت هاي ديگري هم مي برند چون ورزش در موارد زير نيز موثر است:
كنترل وزن و پيشگيري از چاقي
نگهداشتن چربي و قند خون در محدوده طبيعي
افزايش اعتماد به نفس و عزت نفس

توصيه هايي در جهت پرورش كودكان خلاق

۳۳ بازديد

پرورش كودك خلاق

خانواده يكي از عوامل بسيار مهم در رشد و پرورش خلاقيت كودكان محسوب مي گردد كه نقش مهمي در شكوفايي خلاقيت هاي كودكان دارد. از آنجا كه كودك حساسترين مراحل رشد خلاقيت را در محيط خانه سپري مي‌كند، محيط مناسب خانوادگي، شيوه و نگرش‌هاي صحيح فرزندپروري در رشد و شكوفايي خلاقيت سهم مهمي ايفا مي‌كند    .

ايجاد سوال در ذهن كودك

براي ايجاد سؤالات تازه در ذهن كودكتان، او را راهنمايي كنيد. آموزش به كودك بايد طوري باشد كه او را به طرف پرسشهاي تازه هدايت كند. معلم بايد هنگام جواب دادن به سؤالات كودك، او را به سمت مهارتهاي جديد سوق دهد و از به كار بردن كلماتي مانند بله، خير، هرگز و امثال آن دوري كند. اين نوع جوابها نمي تواند ارتباط كاملي بين سؤالات كودك و معلومات قبلي او برقرار كند    .

نظرخواهي از كودك 

والدين و مربيان، نه تنها بايد درباره امور مربوط به كودك، بلكه درباره امور خانه و مدرسه نيز از او نظر خواهي كنند و عقايد او را مانند عقايد بزرگسالان در حضور خود، به بحث و گفتگو بگذارند     .

احترام به عقايد كودك

به عقايد جديد و تازه كودكتان احترام بگذاريد. كودكاني كه به نوعي خلاقيت آنها برانگيخته شده، روابط و مفاهيم را درك مي كنند. لذا والدين و مربيان آنها ممكن است به آنها توجه نداشته باشند و حتي گاهي او عقايد خود را چنان مطرح كند كه بزرگسالان قادر به ارزشيابي و جايگزيني آنها نباشند. تشويق كودكان به ابرازعقايد جديد، مي تواند در رشد خلاقيت آنها موثر واقع شود     .

آماده سازي فضاي خانه 

محيط خانه را به صورتي درآوريد كه در آن فعاليت، بازي و خنده به مقدار زيادي وجود داشته باشد. شما و كودكانتان سعي كنيد كارها را به روش هاي جديد و جالب انجام دهيد. با تشويق و تأييد رفتار كودك و فراهم آوردن زمينه هاي مساعد و تدارك بازي هاي دلخواه او، قدرت تخيل و خلاقيت كودك را تقويت كنيد  . خيال پردازيهاي كودكان را سرزنش نكنيد زيرا خلاقيت او را محدود مي سازيد.

حضور در مكان هاي عمومي

از مكان هاي جديد ديدن كنيد  همراه با كودك به نمايشگاهها و موزه هاي مختلف و طبيعت زيبا برويد، اجازه دهيد او از نزديك مكان هاي گوناگون را شناسايي كند .

مراقبت و دخالت بيش از حد ممنوع

از مراقبتها و دخالتهاي بيش از حد در زندگي كودكان اجتناب كنيد. يكي از ويژگيهاي انسان خلاق اين است كه تواناييش را خودش به كارمي اندازد . وظيفه والدين و مربيان اين است كه اين قابليت را در او زنده نگاه دارند و به كودكان اجازه دهند بعضي اوقات مطابق سليقه خود اشياء را كشف كنند. مراقبتها و دخالتهاي زياد از حد بزرگسالان در زندگي و رفتارهاي كودكان، قابليت يادگيري مبتكرانه آنها را تضعيف مي كند .

درخواست همكاري از كودك

از كودكان بخواهيد كه اشياء و امور نيمه تمام را تكميل كنند؛ از كودكان تقاضا كنيد تا جملات نا تمام و داستانهاي نا كامل، تصاوير و نقاشي هاي نيمه تمام و حتي اشياء ناقص را كامل نمايند. براي او اسباب بازي هايي بخريد كه خودش بتواند آنها را به يكديگر متصل كند و با آنها مدلهاي مختلف خلق كند .

توسعه تحمل عقايد

تحمل عقايد تازه را توسعه دهيد . مربيان بايد عقايد تازه افراد خلاق را حمايت و بچه ها را تشويق به اين عمل كنند .

لمس اشيا

اجازه دهيد اشيا را از نزديك لمس كنند. علاوه بر مشاهده اشيا لازم است كودك آنها را لمس كند زيرا مشاهده شيء به تنهايي كنجكاوي كودك را ارضا نمي كند. كودكاني كه از لمس كردن اشيا محروم مي شوند توانايي لازم جهت كشف و اختراع را از دست مي دهند. مشاهده همراه با لمس اشيا، آنها را در بازي هاي خيالي، اختراعات و پاسخ گويي به آزمونهاي خلاقيت ياري مي دهد. به كودكان اجازه دهيد وسايل بي خطر خانه را لمس كند. خصوصا كودكان بيرون كشيدن وسايل آشپزخانه از داخل كابينتها و بازي با كاسه و قابلمه و بشقابها را بسيار دوست دارند .

اعطاي آزادي

زمينه رشد خلاقيت در خانه زماني فراهم مي شود كه به كودكانتان آزادي زيادي بدهيد و به آنها به عنوان يك فرد احترام بگذاريد، از نظر عاطفي در حد اعتدال به آنها نزديك شويد و بر روي ارزشهاي اخلاقي و نه قوانين خاص تأكيد كنيد.

پرورش حس كنجكاوي

حس كنجكاوي در كودكان را پرورش دهيد. براي اين امر، هيچ چيز مثل پاسخهاي صحيح و مناسب به پرسشهاي او موثر نيست. سؤال، در واقع انعكاس از ذهن تشنه اي است كه مي خواهد با دريافت جواب از فردي كه بهتر از او مي داند خود را سيراب كند، اگر چه احتياج، بايد فوراً برآورده شود اما كمي مكث بين سؤال و جواب، غالباً مي تواند افكار و ايده اي مفيد جهت مباحثه و گفت‌و‌گو به بار آورد .

تغيير گاه و بيگاه مسير خانه

كودك را هميشه از يك مسير خاص به خانه نبريد. زماني كه با او بيرون مي رويد، هنگام برگشتن به خانه به او توضيح دهيد كه  مي خواهيد از يك راه جديد به خانه برويد. او از اين طريق در مي يابد براي رسيدن به يك هدف راه هاي مختلفي وجود دارد .

سوال پرسيدن هاي مداوم

در مورد كاربردهاي مختلف يك وسيله خاص از كودكان سؤال كنيد. كاربرد ابزارها و وسايل مختلفي كه را در خانه داريد، براي كودك شرح دهيد و از او بپرسيد: به نظر تو اين وسيله چه كاربردهاي ديگري مي تواند داشته باشد. به اين طريق شما ذهن كودك را مستعد مي كنيد.

آزمايش منظم عقايد

چگونگي آزمايش منظم عقايد را ياد بدهيم. يكي از هدفهاي كاملا پذيرفته شده تربيتي اين است كه به بچه ها آزمون واقعيتها را آموزش دهيم تا تصوير واقعي از دنيايي كه در آن زندگي مي كنند بدست آورند .

ويژگي هاي كودكان خلاق

اغلب اوقات اگر كمي وقت و حوصله كنيم متوجه وجود خلاقيت در بچه ها مي شويم. بهترين زمان براي اطلاع از خلاقيت كودكان، تماشاي آنها به هنگام بازي است. خلاقيت عامل مهم بازي است. كودك را در حالي كه آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازيهايش سرگرم بازي است تماشا كنيد. كودكان خلاق اغلب براي هر يك از وسايل بازي خود موارد استفاده متفاوتي پيدا مي كنند و قبل از اينكه از وسيله اي به سراغ وسيله ديگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده مي نمايند.
كودك خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشكال مختلف و گاه حيرت انگيز استفاده مي كند.ممكن است يك جعبه خالي براي كودك خلاق ارزشي به مراتب بيش از بهترين و پيچيده ترين اسباب بازيها داشته باشد. كودكان خلاق مي توانند با توجه به موقعيت و مكان خاص بازي را تغيير دهند، بازيهاي جديد ابداع كنند، مقررات خاصي وضع كنند، رهبري بازي را در دست گرفته و با سازمان بندي منسجم په به صورت فردي و چه به صورت گروهي بازي كنند.
بازي اين گونه افراد از تنوع و گوناگوني آكنده بوده و مي توانند با توجه به علايق خود و بازي كنان هدفهاي بازي را اعمال كنند. در مقابل كودكاني كه از خلاقيت بي بهره بوده و يا خلاقيت كمي دارند در بازي ها نقش پيرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعايت كامل مقررات بازي مي دانند، تخطي از قوانين را جايز نشمرده و بازي را بيشتر به عنوان وظيفه و كار تلقي مي كنند تا وسيله اي براي رشد، بنابراين سهم آنها از لذت بازي كمتر از كودكان خلاق است.
 كودكان خلاق اغلب با آب و تاب حرف مي زنند. ذكر جزييات يك ماجرا و به تفضيل سخن گفتن مي تواند نشانه قدرت خيال و تصور زياد باشد.
 شور و نشاط و مشغوليت هاي شديد جسماني دارند.
با دقت به اشيا و پيرامون خود مي نگرند.
 اشتياق به صحبت كردن درباره كشفيات با ديگران دارند

طلاق با كودكان شما چه مي كند: 

بسياري از والدين نگران اثرات منفي طلاق بر روي كودكان خود هستند و برخي از آنها به همين خاطر از طلاق صر ف نظر مي كنند. اهميت زيادي دارد كه والدين از ميزان تأثيرات طلاق بر روي كودكان درك روشني داشته باشند تا بتوانند از تأثيرات منفي آن بكاهند .

 اين نكات را نبايد از ياد ببريد:

۱) تأثيرات طلاق بر روي كودكان تأثيرات بالقوه اي هستند.

 ۲) اين تأثيرات در گروه هاي مختلف سني كودكان متفاوت است.

 ۳) ميزان اين تأثيرات به عوامل زيادي بستگي دارد كه تقريبا تمام آنها در كنترل شما هستند.

 طلاق چه تاثيري بر روي كودكان مي گذارد؟

احساس ناامني و هراس از آينده:

طلاق غالبا احساس امنيت كودكان را كاهش داده و آنها را نسبت به آينده نگران مي كند. به عنوان مثال: «آيا ما فقير مي شويم؟»، «آيا به حد كافي غذا خواهيم داشت؟» «آيا بايد به يك مدرسه جديد برويم؟»، «آيا مي توانم دوستانم را ببينم؟»

 ترس از ترك شدن :

پس ازطلاق كودك متوجه مي شود كه يكي از والدين ديگر در خانه نيست واز اين مي ترسد كه ديگري نيز «ناپديد» شود و او را تنها بگذارد.

طردشدگي :

كودكان طلاق ممكن است احساس طرد شدگي كنند. يادمان باشد كودكان خود را در مركز جهان مي دانند و بنابراين هر اتفاقي كه روي دهد به نحوي به آنها مربوط مي شود.

 احساس گناه :

كودكان ممكن است به اين نتيجه برسند كه در طلاق والدين مقصر هستند و به خاطر حرفي كه زده اند يا كاري كه انجام داده اند اين اتفاق روي داده است و بنابراين احساس گناه و شرمندگي مي كنند. حتي نوجوانان پرخاشگر نيز ممكن است به اين باور برسند كه رفتار آنها در طلاق والدين نقش داشته است.

 ناتواني :

كودكاني كه خود را در اختلاف ميان والدين مسئول مي دانند فكر مي كنند مي توانند به اوضاع سروسامان بدهند و سعي مي كنند «بچه بهتري» باشند. آنها تصور مي كنند مي توانند كاري انجام دهند كه والدين مجدداً در كنار يكديگر زندگي كنند. وقتي اين اتفاق نمي افتد و نقشه هاي كودكان با شكست مواجه مي شود آنها احساس ناتواني و نااميدي مي كنند.

بلاتكليفي :

مخرب ترين تأثير طلاق بر روي كودكان زماني روي مي دهد كه والدين در حضور آنها به تحقير يكديگر مي پردازند. دراين مواقع كودكان احساس مي كنند كه بايد جانب يكي از والدين را بگيرند و اين كار براي آنها بسيار دشوار است.

از سوي ديگر كودكان تصور مي كنند اگر از هيچكدام از والدين پشتيباني نكنند ازسوي هردو رانده مي شوند. كودكان در واقع در شرايط بغرنجي قرار مي گيرند كه درآن دوست داشتن پدر و مادر «كار اشتباهي»است!

 اندوه :

كودكان طلاق به شدت احساس اندوه و استيصال مي كنند و اعتقاد دارند كه ديگر عضوي از يك خانواده نيستند. در واقع احساس كودكان طلاق مشابه احساس كودكاني است كه والدين خود را بر اثر بيماري يا تصادف از دست داده اند ولي به اندازه آنها مورد حمايت قرار نمي گيرند و ممكن است به شدت دچار افسردگي شوند.

اضطراب :

كودكان طلاق ممكن است احساس اضطراب كنند و خود را تحت فشار ببينند. به عنوان مثال احتمال دارد آنها وظايف بيشتري را در خانه برعهده بگيرند. در ضمن ممكن است يكي از والدين يا هر دو آنها از كودكان به عنوان مشاور استفاده كنند. در اين مواقع كودكان كه احساس مي كنند بزرگ شده اند و دوست دارند كمك كنند اضطراب خود را پنهان مي نمايند.

تنهايي :

كودكان طلاق ممكن است احساس تنهايي كنند و دل شان براي والديني كه از آنها جدا شده اند تنگ شود. معمولا والديني كه در كنار كودكان مي مانند آنقدر گرفتار مشكلات خود هستند كه به فرزندشان نمي رسند.

 احتمال دارد طلاق بر روي رابطه كودكان با همسالانشان نيز تأثير بگذارد و كودكان در جاهاي ديگر به دنبال آرامش بگردند و يا طرد شوند.

خشم :

خشم احساسي متداول درميان كودكان طلاق است كه در اثر عدم درك يا پذيرش اين مسئله روي مي دهد. كودكان گاهي خشم خود را نشان نمي دهند. خشم كودكان زماني رواج پيدا مي كند كه دلايل طلاق روشن نباشد. در اين مواقع كودكان به خاطر آنچه از نظر آنها «غيرضروري» است از والدين خود مي رنجند.

 افسردگي :

افسردگي از تأثيرات مستقيم طلاق محسوب مي شود و در واقع يك تأثير ثانوي است كه به دنبال اندوه، احساس تنهايي و طردشدگي به وجود مي آيد. افسردگي نشانه آن است كه كودكان حمايت كافي براي رويارويي با مسئله طلاق دريافت نكرده اند.

چه بايد كرد؟

اول از همه توجه داشته باشيد كه اين تأثيرات تا چه حد ناشي از طرز تفكر فرزند شما در مورد خودش، والدين و طلاق مي باشد. به همين دليل شما بايد با كودكان در مورد طلاق حرف بزنيد و از ميزان تأثيرات منفي آن بكاهيد.

درضمن شما بايد مراقب رفتارتان باشيد و احساسات منفي خود را نسبت به همسرتان بروز ندهيد.

 و سخن آخر اينكه فراموش نكنيد براي فرزندتان وقت كافي بگذاريد.

علل اختلال يادگيري در كودك

۲۲ بازديد

اختلال يادگيري

كودكان مبتلا به ناتواني يادگيري، معمولا از لحاظ هوشي مشكلي ندارند، اما به دليل نقص در راه هاي پردازش اطلاعات در مغزشان، عملكرد ذهني پاييني را نشان مي دهند. به زبان ساده مي توان گفت ناتواني يادگيري از تفاوت در مسيرهاي عصبي و ارتباط آنها در مغز ناشي مي شود. ناتواني يادگيري مشكلاتي هستند كه بر توانايي مغزي در دريافت، پردازش و ذخيره اطلاعات تاثير مي گذارد. اين مشكلات باعث مي شود يك دانش آموز بسيار كندتر از فردي كه اين مشكل را ندارد، مطالب را ياد بگيرد    .
دانش آموز مبتلا به اختلال يادگيري ممكن است به صورت كلي در حوزه هاي خواندن، يادگيري رياضي و نوشتن ديكته و به صورت جزئي تر در شناسايي كلمه، ادراك خواندن، حساب كردن، استدلال كردن، هجي كردن و يا كلمه بندي در نوشتن دچار مشكل باشد    .
اختلالات يادگيري ممكن است با حالت هاي مختلف اختلال بيش فعالي همراه با نقص توجه و اختلالات رفتاري نيز همراه شود  .

علل اختلالات يادگيري

ثابت شده است كه علل بروز ناتواني هاي يادگيري نسبتا مبهم است. برخي از مشكلات كنوني درباره مفهوم ناتواني هاي يادگيري، بازتابي است از ناتواني ما در اشاره دقيق به علل بروز ناتواني هاي يادگيري كه شاهدش هستيم؛ اما تجربه درمانگران به ما ثابت مي كند كه ناتواني هاي يادگيري، مفهومي «چندرشته اي» است و پيوند ميان كارشناسان رشته هاي گوناگون در اين امر بايد برقرار باشد.

 

عوامل محيطي

 

عوامل محيطي بسياري وجود دارد كه مي تواند به پيچيدگي ناتواني هاي يادگيري بيفزايد و حتي شايد سبب ساز آن باشد. تغذيه مناسب و سالم كودك از جمله اين عوامل است.

سرماخوردگي مزمن، مشكلات تنفسي، آلرژي ها و همچنين سقوط، آسيب ديديگي مغزي و يا ضربه واردشده به سر در دوره اي كه كودك در حال رشد است مي تواند موثر باشد.

عوامل فيزيولوژيكي

بسياري از متخصصان بر اين باورند كه علل اساسي ناتواني هاي يادگيري، آسيب ديدگي مغزي شديد يا جزئي و صدمه هاي واردشده به دستگاه عصبي و مركزي است.

 

عوامل ژنتيكي

 

شواهدي در دست است كه نشان مي دهد ناتواني هاي يادگيري احتمالا در برخي خانواده ها بيش از ديگران ديده مي شود. درواقع عوامل ژنتيكي در شمار وسيعي از ناتواني هاي يادگيري نقش دارد.

 

عوامل بيوشيميايي

 

اختلال هاي گوناگون متابوليكي در حكم عواملي هستند كه موجب ناتواني هاي يادگيري مي شوند؛ مثل هايپوگليسمي و كم كاري.

 

عوامل هنگام و بعد از تولد

 

 اتفاقات حين زايمان كه به آسيب ديدن جنين انجامد؛ مثل سيانوزه شدن كودك و يا بيماري هاي شديدي كه در روزهاي اوليه زندگي بعد از تولد است، مثل زردي هاي شديد مي تواند در ابتلاي كودك به ناتواني يادگيري موثر باشد.
تاخير رشد

ديده نشدن نشانه هاي رشد جسمي و شناختي مطابق با سن كودك، نشانه اي است براي بروز اختلالات يادگيري در سال هاي آينده. مشكلات برخي از كودكان مبتلا به ناتواني يادگيري ممكن است از تاخير رشد در برخي اجزاي دستگاه عصبي مركزي سرچشمه گرفته باشد كه اين گونه كودكان پس از بزرگ تر شدن بر اين مشكلات غلبه مي كنند.

عوامل آموزشي 

تدريس ناكافي و ناصحيح به كودكان

عدم فراگيري معلم از مهارت هاي لازم براي تدريس درس هاي پايه در مدارس

توقعات بيش از اندازه بالا يا بسيار پايين معلمان

برنامه ريزي و طرح برنامه آموزشي ضعيف

نداشتن فعاليت هاي برانگيزند

تدريس عملي نادرست

جاي خالي آموزش مهارت هاي اجتماعي، يادگيري و حركتي و جسمي و نپرداختن به يادگيري هاي زبان شفاهي